در پی انتشار یادداشت سمت خدا و کشیدن گوش دستگاههای فرهنگی آقای سید محمدرضا فخری در وبلاگ خود در طی نوشته ای با عنوان حسینی بودن یا حسنی بودن نظر خود را در مورد این نوشته منتشر کرد که آنرا عیناً نقل میکنیم :
بنام خدا
وقایع رخ داده برای برنامه دوست داشتنی سمت خدا که چندین سال است از شنبه تا چهارشنبه حدود 13:30 تا 14:30 روی آنتن شبکه سه سیما می رود و طیف وسیعی از مخاطبان از قشرهای مختلف جامعه را به پای تلویزیون می کشاند، دلهای مومنین را آزرده کرده و تشویش و نگرانی در مورد سرنوشت این برنامه و سمت و سوی آینده آن کم و بیش در جامعه دیده می شود.
امشب به نوشته ای تامل برانگیز با عنوان سمت خدا و کشیدن گوش دستگاههای فرهنگی برخوردم که در نوع خود نکات جالب توجه و تامل برانگیزی داشت و انگیزه ای شد تا نظر شخصی خودم را در این موضوع بیان کنم.
بنابراین به دوستان توصیه میکنم قبل از خواندن نظر بنده، اصل نوشته را مطالعه نمایند.
اما نظر بنده بطور خلاصه :
گاه در بستر تاریخ با جدال حق و باطل بصورت صریح و بی پرده مواجه می شویم. در این معرکه تکلیف حق گرایان و باطل گرایان کاملاً مشخص است.
مسئله آنجا بغرنج و پیچیده و مشکل می شود که معرکه ای تشکیل شود و طرفین هیچکدام حق مطلق یا باطل مطلق نباشند. هر دو بهره ای از حق و حقیقت دارند و البته نه به میزان کاملاً مساوی.
و هنگامی بر پیچیدگی و حساسیت آن افزوده می شود که در حاشیه ی این معرکه بی گناهان بسیاری آسیب ببینند و ترکشهای ناخواسته از این جدال بر جسم و جانشان نشیند که گاه قابل جبران نباشد.
در چنین شرایطی مومنین در آزمونی بسیار دشوار قرار می گیرند. از طرفی نمی خواهند و نباید از حقی که در دست و زبان و دلشان دارند بگذرند و از سویی نمی خواهند مصالح عالیه ای که در حاشیه ی این معرکه حضور دارد آسیبهای جدی ببیند.
به عبارت دیگر، بین حسینی بودن یا حسنی بودن (علیهما السلام) می مانند.
تصمیم دشوار این مرحله، تطبیق شرایط و قضاوت در مورد مصالح و مفاسد است و فقط کسانی که در متن معرکه اند میتوانند مسئولیت چنین تصمیم سنگینی را بر دوش بگیرند.
...
در مورد نوشته ای که در بالا به آن اشاره شد، نگارنده محترم تلویحاً نتیجه گیری نموده اند که مناسب ترین راهکار برای کم کردن فاصله ارزشهای انقلاب اسلامی از واقعیتهای جمهوری اسلامی، کشیدن گوش دستگاههای فرهنگی به سمت این ارزشهاست.
به نظر بنده میتوان قبل از مرحله کشیدن گوش هم مراحل دیگری تصور کرد. فکر می کنم کشیدن گوش مربوط به شرایط وخیم تری است از آنچه فعلاً در آن هستیم. شکر خدا ما با نفی صریح ارزشها در دستگاههای فرهنگی مانند صدا و سیما مواجه نیستیم و اگر انتقادات بحقی هم میشود، از کوتاهی ها، مسامحه کاری ها و احیاناً نواقص مدیریتی در عرصه کلان فرهنگی است. به عبارت دیگر ما الان در شرایط جنگ و حتی در شرایط مشاجره هم نیستیم. در شرایط انتقاد دلسوزانه و آگاهی بخشی فعالانه هستیم.
به اعتقاد بنده اگر در شرایط جنگ، باید شمشیر به صورت خصم کشید، در شرایط مشاجره گوش طرف مقابل را گرفت، اما در شرایط انتقاد دلسوزانه و آگاهی بخشی فعالانه بایستی دست طرف را مهربانانه گرفت و با او گفتگوی صرح و دوستانه داشت.
در شرایط فعلی و با توجه به مصالح عالیه ای که ممکنست دستخوش آسیب بشوند و برکات فراوانی که از رهگذار پرداخت هنرمندانه و دینی این برنامه خوب در این چند سال به مومنین می رسیده و ممکنست این سفره پر برکت جمع گردد که محرومیتی جبران ناپذیر است،
با توجه به مصالح فوق که غیر قابل انکار است، و دیگر حواشی کار، بنظر می رسد شرایط کنونی حسینی نباشد و با اقدام حسنی (علیهما السلام) بتوان ضمن حفظ و تقویت مصالح عالیه، در طول زمان راه را برای اقدامات اصلاحی بعدی در چارچوبی محکم تر هموار نمود.
والعاقبة للمتقین