نوشته زیر توسط یکی از دوستداران برنامه سمت خدا برای این وبلاگ ارسال شده که در اختیار خوانندگان محترم قرار می گیرد.
بسمه تعالی
از انقلاب اسلامی تا جمهوری اسلامی
در خصوص وقایع اخیر و ماجراهایی که برای برنامه سمت خدا پس از انتقاد صریح از بزرگترین دستگاه فرهنگی کشور رخ داد مطالبی به ذهنم رسیده که خدمتتان عرض میکنم و دوست دارم نظر دوستان را در این زمینه بدانم .
یه نظر بنده هیچ انسان منصف و با وجدانی ( نه حتی شیعه و مسلمان ) نمیتواند با انقلاب اسلامی و ارزشهای آن مخالف باشد ولی انسانهای زیادی هستند که با جمهوری اسلامی که حاصل مدیریت و کارهای افراد گوناگون در مسئولیتهای مختلف این نظام باشند مخالف هستند ، زیرا بسیاری از عملکردها از ارزشهای انقلاب اسلامی که معارضی ندارد بسیار دور است . حال اگر ما از ارزشهای انقلاب اسلامی در جایی سخن بگوییم ، مردم وقتی تفاوت بین ارزشهای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را میبینند و یا وقتی تفاوت بین سیره علوی و رفتار جمهوری اسلامی را می بینند ممکن است و شاید حتما زبان به ناسزا میگشایند و این فاصله برایشان بسیار آزار دهنده است.
به نظر شما چاره چیست ؟ آیا ما باید سخن گفتن از ارزشهای انقلاب اسلامی و یا سیره علوی را به دلیل این آسیبی که محتمل است کنار بگذاریم ، چون ممکن است زبان مردم به ناسزا نسبت به جمهوری اسلامی باز شود ؟
راه دیگر این است که تصمیمات غلط و رفتارهای دور از ارزشهای انقلاب اسلامی که در زمان جمهوری اسلامی به واسطه عملکرد نادرست و نامتناسب بعضی افراد رخ داده را ماست مالی و توجیه احمقانه کنیم تا بر دامن کبریایی برخی مسوولین اجرایی کشوری گرد ننشیند ، معلوم است که هیچ فرد منصفی هیچکدام از دو راه فوق الذکر را عقلانی و مشروع نمیداند : نه راه سخن نگفتن از سیره علوی و ارزشهای انقلاب اسلامی و نه راه توجیه احمقانه عملکردهای غلط مسوولین جمهوری اسلامی را
البته در این میان هستند کسانی که راه اول یا راه دوم را برگزیده اند و بدون توجه به تبعاتش آن را ادامه میدهند ، خیلی ساده و بدون دقت لازم بگویم که طیف وابسته به انجمن حجتیه به مسیر اول ( بیان گسترده سیره علوی و ارزشهای انقلاب اسلامی ، بدون زمینه سازی برای اجرایی کردن آن ) معتقدند که بدینوسیله با نشان دادن فاصله زیادی که بین سیره علوی و ارزشهای انقلاب با وضعیت فعلی نظام جمهوری اسلامی ممکن است وجود داشته باشد و قطعا هم در موارد متعددی وجود دارد ، ناسزاگویی به نظام جمهوری اسلامی را زیاد کنند و آن را از احتمال بالقوه بودن عاملی برای زمینه سازی ظهور خارج کنند و آن را نیز یکی از حکومت های باطلی بدانند که قبل از ظهور حضرت به وجود آمده است و به نص حدیثی که مدام به آن اشاره میکنند همه آنها فارغ از عملکرد و اسمشان باطل هستند و نباید به آنها کمکی کرد و از آنها دفاعی نمود .
گروه دوم هم کسانی هستند که در جمهوری اسلامی در یک کلام حکم وعاظ السلاطین را در نظامهای طاغوتی اجرا میکنند و هرگونه اشتباه حتی فاحش را که مغایرتش با ارزشهای انقلاب اسلامی و سیره علوی محرز است در صدد توجیه احمقانه اش بر میایند ، برای آنها در بهترین حالت این فرض متصور است که آنها از روی نادانی و یا دسترسی به منافع زود گذر دنیایی ، جمهوری اسلامی را مساوی اسلام یا انقلاب اسلامی گرفته اند و لذا به این دفاع احمقانه و توجیه غلطهای فاحش دست می زنند ، البته اگر فرض دیگری را در خصوص آنها نخواهیم جاری کنیم .
اما راه منطقی و ومعقول چیست ؟
به نظر بنده ، راه منطقی و معقول این است که آحاد مردم و مسوولین در هر جایی که منکری که موجب دوری جمهوری اسلامی از ارزشهای انقلاب اسلامی را مشاهده کردند ، بستگی به توان و جایگاه خود و تکلیفی که خداوند از آنها به اندازه وسعشان طلب کرده ، گوش جمهوری اسلامی را بگیرند و به سمت انقلاب اسلامی بکشند ، اتفاقات و وقایع این روزها ، یک قیام حسینی نیست که البته باید هم باشد ، بلکه گرفتن و کشیدن گوش دستگاههای فرهنگی جمهوری اسلامی است تا آن ها را به سمت دستگاههای تراز فرهنگی انقلاب اسلامی بکشد ، قطعا اگر چنین امری اتفاق بیفتد و فاصله بین فرهنگ جمهوری اسلامی و فرهنگ انقلاب اسلامی کم شود ، دیگر جمهوری اسلامی به سادگی فحش خور نخواهد بود ، قطعا دیگر در آن زمان گفتگو از سیره علوی و ارزشهای انقلاب اسلامی مردم را به واکنش نسبت به این موضوع وا نخواهد داشت ، وقتی که ببینند جمهوری اسلامی با آرمانهای انقلاب اسلامی فاصله زیادی ندارد ، قطعا وجود مقداری فاصله از سوی مردم قابل پذیرش است ، هر چند که این اندک فاصله نیز مجوز اندک ناسزا را صادر خواهد کرد ولی بازهم جای امید است ، ما در مدینه فاضله زندگی نمیکنیم ، خودمان هستیم ،همین ما آدمهای معمولی ..........
دوست دارم که شما هم در نظراتتان بنویسید که به چه شیوه ای معتقد هستید ؟
1- سکوت و چیزی نگفتن از سیره علوی و ارزشهای انقلاب اسلامی به دلیل فحشهایی که ممکن است جمهوری اسلامی به دلیل فاصله داشتنش از آن ارزشها و آرمانها بخورد
2- صحبت زیاد و بازگویی مکرر و با آب و تاب سیره علوی و ارزشهای انقلاب اسلامی برای به رخ کشیدن فاصله بین ارزشهای انقلاب و رفتار جمهوری اسلامی تا بدینوسیله در اذهان مردم مشروعیت را از جمهوری اسلامی سلب کنیم
3- توجیه احمقانه عملکرد غلط برخی مسوولین جمهوری اسلامی
4- کشیدن گوش دستگاههای جمهوری اسلامی در عرصه های مختلف فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی و حرکت دادن آن دستگاهها به سمت ارزشهای انقلاب اسلامی و سیره علوی تا فاصله این دو کم شود و نتیجتا جمهوری اسلامی پس از بیان ارزشهای انقلاب و سیره علوی فحش کمتری بشنود
چنانچه نظرتان با شیوه چهارم موافق است ، لطفاً راهکار اجرایی هم بدهید که این گوش کشیدن و نزدیک کردن چگونه باید اتقاق بیافتد ؟ احتمالا دست اندرکاران برنامه سمت خدا به دنبال این شیوه بودند که ...